قهرمانهایی 1400 چهارمحال و بختیاری را بشناسیم/ اینان حال مردم را خوبتر میکنند
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۶۲۴۱۳۷
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرکرد، سال ۱۴۰۰ با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بود، تجربه روزهای شاد و غمگین در این سال برایمان کم نبود در این بین آدمای خوب و گمنامی بودند که در بیخ گوشمان بدون هیچ مِنتی برای حال خوب مردم از خودگذشتگی و تلاش میکردند.
خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری در سالی که گذشت به سراغ آدمهای خوبی رفت که دردشان درد مردم بود، خواب به چشمشان نمیآمد تا بتوانند گرهای از مشکلات مردم را باز کنند، سعی کردیم در حد بضاعت آنان را ببینیم و بنمایانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه قسمتی از گزارش این افراد را با هم مرور میکنیم.
روایت بچههایی که «استوری» نذر میکنند
داستان گروهی که با گردهم آمدن جوانان شهر دور هم تشکیل شده و هدفشان کمک به نیازمندان است این گروه جهادی که «حامی» نام دارد با تشکیل یک زنجیره از خیرین سعی میکنند گره از مشکلات مرم باز کنند.
این گروه جهادی با شیوع کرونا در همه مناسبتها با جمعآوری کمکها و نذورات مردم و تهیه بستههای معیشتی مرهمی هر چند کوچک بر زخمهای مردم میگذارند.
در ۱۴۰۰ توانستند تعداد قابل توجهی جهیزیه، تامین کنند؛ مخارج عملهای جراحی تعدادی از بیماران بیبضاعت را بدهند؛ در تمام مراحل رزمایش مواسات حرف برای گفتن داشتند، در آغاز مهرماه دل صدها نفر از بچههای روستایی و عشایر را با تامین لوازم التحریر و لباس شاد کردند و خلاصه ماموریتهایشان نه تمام میشود و نه محدود؛ هر جایی که نیازمندی را ببینند به خط میشوند.
همین ویژگیشان هم باعث شده از پزشک و دندانپزشک تا کارمند و کاسب جذبشان شوند و امروز بتوانند یک شبکه قوی از خیرین را دور هم جمع کنند.
راه میانبر آقای عطّار برای پولدار شدن
آقای محمدامین افرا همان عطار شاید گمنام شهر است که خود در کودکی طعم تلخ یتیمی را چشیده اما حالا خود حامی بیش از هزار یتیم در جای جای کشور است.
این آقای عطار رمز موفقیتش در کسب و کار را همین یتیمنوازی میداند.
معلمی که خود را نذر بچههای «سرآقاسید» کرده
بچهها ماشین آقا معلم را که دیدند انگار بال درآوردند و به سرعت به سمت ما دویدند نوع صحبتشان خیلی جالب بود چون به آقا معلم قول داده بودند زبان فارسی را یاد بگیرند و پیش او فارسی صحبت کنند یک کلمه فارسی میگفتند و ده تا لری...
این داستان جوانی است که در روستای سرآقاسید، یکی از دورافتادهترین روستاهای چهارمحال و بختیاری به شغل شریف معلمی مشغول است.
آقا مصطفی زندگی خود را نذر بچههای روستای سرآقاسید کرده است این را خودش بارها در صحبتهایش تکرار میکند؛ با خوشی این بچهها، شاد میشود و با ناراحتی آنان غمگین میشود؛ خلاصه اینکه جان این آقا معلم بسته به جان دانشآموزان محرومش. (بیشتر بخوانید)
دو سکانس متفاوت از زندگی این خانم دکتر
دختربچهای که هنوز دست راست و چپ خود را تشخیص نمیدهد باید طعم تلخ یتیمی را بچشد و روزگار امروز از او یک خانم دکتر جوان میسازد.
خانم دکتری که به زودی به شهر و دیار خود بازمیگردد چرا که با خود نذر کرده است اگر خدا کمکم کند و دکتر شوم مردم نیازمند شهرم را رایگان مداوا میکنم و به دانشآموزان شهرم کمک میکنم تا راه موفقیت را پیدا کنند.
این خانم دکتر که خود با حمایت کمیته امداد امروز یک پزشک شده است، برای کمک به بچههای محروم همولایتیاش کلی نذر و نیاز کرده و قول داده به زودی به شهرش برگردد و طعم برخورداری را به بچههای محروم و کم بضاعت بچشاند. (بیشتر بخوانید)
از موکبداری در کربلا تا اشتغالزایی در شهرکرد
این گزارش روایت زندگی خانمی است که مأموریتهای جالبی را برای خود تعریف کرده، پیگیری آسفالت خیابانهای شهر، موکبداری در کربلا، اشتغالزایی، تاسیس صندوق قرضالحسنه و ایجاد تعاونی چند منظوره تنها بخشی از ماموریتهایش است.
فرختاج بانو اشک چشمانش را پاک میکند و میگوید: حاج قاسم حرف آقا را روی زمین نگذاشت اما ما برای عملی کردن رهنمودهای رهبری چه کردهایم؟ آیا ولی امر زمانمان را اطاعت کردیم تا زمان ظهور بتوانیم از امام زمان اطاعت کنیم؟ چگونه پس ادعا میکنیم که امام زمان بیا ما هستیم؟ (بیشتر بخوانید)
ماجرای خانهای که امروز یک اداره کار است!
فرخنده صمدزاده خواهر شهید و یک بسیجی فعال است که دغدغه محرومان و مستضعفان جامعه را دارد، وی خانه شخصی خود را به کارگاهی چند منظوره تبدیل کرده و بخشی از آن را مهدکودک (ویژه فرزندان پرسنل)، بخشی را کارگاه قالیبافی، بخشی را نانوایی و بخشی را محل بستهبندی داروهای گیاهی و صنایع دستی کرده است و توانسته برای دهها نفر از زنان بدسرپرست و یا بیسرپرست اشتغالزایی موثر کند و کسانی که تا دیروز چشمشان به دست مؤسسههای خیریه و نهادهای حمایتی برای دریافت یک بسته معیشتی بود، امروز خود توانمند هستند و درآمدزا شدهاند. (اینجا بخوانید)
دست و دلبازی دخترعموها برای کودکان عشایر
پروین و اشرف دو عموزاده ساکن استان اصفهان هستند که قلبشان به عشق کودکان محروم بختیاری میتپد؛ در طول سال چند نوبت خانه و خانواده را رها میکنند و دل به جادههای خاکی زاگرس میسپارند و پس از ساعتها پیادهروی و کوهپیمایی خود را به کودکان محروم میرسانند تا لبخندی و شاید دعای خیری از این کودکان تحفه بگیرند.
این دو زن که اصالتا بختیاری و از تبار بیبی مریم هستند، سالهاست امدادگر مردم و کودکان محروم بختیاری زاگرسنشین هستند و در جهت محرومیتزدایی در مناطق صعبالعبور چهارمحال و بختیاری تلاش میکنند در صورتی که محل زندگی آنها در استان دیگر است اما هر چند وقت یکبار با کولهباری از بستههای معیشتی و لوازم التحریر با تحمل همه مشقتها به سراغ مردم عشایرنشین میروند.(بیشتر بخوانید)
روحانی خودمانی که میخواهد همیشه کنار مردم باشد
این گزارش روایت زندگی یک روحانی متفاوت است که به مسجد و هیأت اکتفا نکرده و با حضور در سینما، کوه، اردوی جهادی، دانشگاه و ... تلاش میکند با اقشار مردم ارتباط بگیرد و مبلغ دین باشد.
دقت کردید با دیدن بعضی از آدمها زندگی آدم از این رو به اون رو میشه و حال دلش خوب میشه و این حال خوب تا سالها زندگیت رو میسازه؟
دیدن اینجور آدمها دل رو وصل میکنه به اون بالایی و از رفتار و حرفهاشون تازه یاد میگیری چطور باید زندگی کنی و هر چی که تا الان زندگی کرده بودی غلط بوده.
یکی از این آدمهای خاص حجتالاسلام محمدرضا عرفاننژاد است که برخلاف ذهنیت ما که از روحانیت همیشه یک شخصیت با کلی خط قرمز در ذهن داریم ایشان برخلاف تصورات است. (بیشتر بخوانید)
دستفروشی که صدها نفر را کتابخوان کرده
در این مصاحبه روایتی از یک دستفروش کتاب را میخوانید که خیلیها را در شهر کتابخوان کرده و خودش سالهاست روزی ۵ ساعت مطالعه میکند و قریب به ۴۰ هزار کتاب را خوانده است.
سلیم رزمآفرین جوان دهه شصتی و اهل مسجد سلیمان، اصالتا بختیاری، بزرگ شده آبادان و ساکن شهرکرد است که توانسته با دستفروشی کتاب صدها نفر را در این شهر کتابخوان حرفهای کند. (بیشتر بخوانید)
معلمی به توانِ غیرت/ روایت یک معلمی که هر هفته برای رسیدن به روستا عرض رودخانه را در فصل سرما شنا میکند
این گزارش روایت یک معلم دهه هفتادی است که برای رسیدن به کلاس درس در این هوای سرد باید از عرض رودخانه خروشان کوهرنگ عبور کند.
محمدرضا علیاکبری معلم دهه هفتادی است این معلم چندین سال است که در مناطق محروم و صعبالعبور مشغول آموزش دانشآموزان بختیارینشین است و به گفته خودش این مدرسه در حال حاضر شرایطش به مراتب از مدارس قبلی بهتر است. (بیشتر بخوانید)
تلاش برای خودکفایی مردمی که 6 ماه در برف محاصره میشوند
عباس علیدادی طلبه جوان اهل روستای شمسآباد از توابع شهرستان شهرکرد است که از چهار سال پیش برای عمل به تکلیف طلبگی، راهی روستاها و مناطق محروم و دورافتاده میشود تا چراغ نور و امید را در دل مردم روشن کند.
آقای علیدادی در روستای خویه دهستان موگویی محرومترین و دورافتادهترین نقطه چهارمحال و بختیاری مشغول خدمت است.
طلبهای که برای حالِ خوبِ «شُکرآبادی»ها همهکار میکند
علیرضا حیدری سورشجانی طلبه 32 سالهای است که به همراه همسر و فرزندانش به روستای محروم شُکرآباد میرود تا به تکلیفش عمل کند، سفری پربرکت که امید را برای اهالی روستا به ارمغان میآورد.
حالا ۲ سالی و نیمی است که مشغول خدمترسانی و رفع مشکلات مردم روستا است.(بیشتر بخوانید)
سمنی که مردم را پای حل مشکلات مردم میآورد
«جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی» یک سازمان مردمنهاد است که با هدف افزایش توانمندی اقشار مختلف جامعه در راستای افزایش سطح سلامت روان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی فعالیت میکند. این سمن با افزایش مشارکتجویی و احترام به خرد جمعی و رویکرد تسهیلگرانه در ارتقای سطح زندگی اقشار گوناگون تأثیر بسزایی دارد.
چشمانداز این سازمان مردمنهاد دستیابی به جامعهای سالم از نظر سلامت روان اجتماعی بر پایه تقویت مشارکتجویی است.
جالب است که بدانیم سکان هدایت این سازمان مردمنهاد در استان چهارمحال و بختیاری در دستان یک بانوی توانمند است.
نرجس محمدی متولد سال ۱۳۶۵ است؛ دانشآموخته رشته مشاوره خانواده و هماکنون مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی در استان است. (بیشتر بخوانید)
مطب این خانم دکتر به خیریه تبدیل شده است
این گزارش، روایت اتفاقی بود که یک دندانپزشک جوان را به یک گروه جهادی خیریه وصل کرده و زیباترین لحظات زندگی این خانم دکتر را رقم زده است.
این خانم دکتر امروز یک عضو از این گروه جهادی شده و ضمن پذیرش و درمان رایگان بیماران معرفی شده از سوی خیریه، در بین سایر همکاران و پزشکان هم برای جذب کمکهای نقدی و غیرنقدی برای دستگیری از مستمندان تلاش میکند. مطب این خانم دکتر تبدیل شده به یک شعبه یا دفتر برای انجام برخی از امور خیریه. (بیشتر بخوانید)
انتهای پیام/68024/ی
منبع: فارس
کلیدواژه: گروه جهادی حامی گروه جهادی باران عرفان نژاد آدم های حسابی سال 1400 چهارمحال و بختیاری دانش آموز خوب چهارمحال و بختیاری بیشتر بخوانید خانم دکتر گروه جهادی سلامت روان آدم ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۲۴۱۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیماری مخفی هیتلر / لحظه انفجار تنها نبردناو انگلیسی در جنگ جهانی / خاکسپاری امیلیانو زاپاتا قهرمان مکزیک / تصاویری از زندگی و اعدام موسولینی
بسته ویدیویی «تابناک» مجموعهای از ویدیوها عمدتاً متکی بر گزارشها و تحلیلها و ویدیوییهایی درباره دیگر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و... است که تماشایش را از دست دادهاید؛ نگاهی دوباره و متفاوت به آنچه در این بستر میتوان فرا گرفت.
بیماری مخفی هیتلر
شواهد تاریخی که چند دهه بعد از شکست آلمان در جنگ جهانی کشف شد، نشان می داد که هیتلر در روزهای پایانی جنگ شدیدا بیمار بوده و احتمال میرود، تصمیمات او در مراحل پایانی جنگ تحت تاثیر این بیماری بوده باشد؛ هرچند شاهدین عینی ادعای دیگری دارند.
لحظه انفجار تنها نبردناو انگلیسی در جنگ جهانی
اچاماس برهم یک نبردناو نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا از کلاس ملکه الیزابت بود که توسط اژدر یکی از یوبوتهای آلمانی غرق شد. نبردناوها کشتیهای بسیار بزرگ با قدرت آتش بالا بودند که دیگر از صحنه نظامی اقیانوسها خارج شدند، اما در زمان خود نشان دهنده برتری سیاسی و نظامی کشور خود به حساب میآمدند. غرق شدن "اچاماس برهم" ضربه سنگینی به نیروی دریایی بریتانیا در جنگ جهانی دوم بود، تا حدی که هیات دریایی بریتانیا، تمام اخبار غرق شدن آن را سانسور کرد تا از این طریق خبر غرق شدن آن را از آلمانیها مخفی کنند و جلوی تخریب روحیه بریتانیاییها را بگیرند. پس از چند هفته تاخیر تنها اقوام درجه یک خدمه از جریان آگاه شدند؛ اما این خبر همراه با تذکر برای حفظ اطلاعات بود. بعد از ادعاهای مکرر توسط رادیوهای آلمانی، نهایتا در ۲۷ ژانویه ۱۹۴۲ غرق شدن آن رسما از طرف هیات دریایی بریتانیا اعلام شد. ویدیوی لحظه انفجار این نبردناو را در «تابناک» میبینید.
خاکسپاری امیلیانو زاپاتا قهرمان مکزیک
امیلیانو زاپاتا سالازار معروف به امیلیانو زاپاتا، رهبر و موسس ارتش آزادی بخش جنوب بود. او به خاطر نقش موثر خود در جریان انقلاب به یکی از قهرمانان ملی مکزیک تبدیل شده است. یک انتخابات مساله دار در سال ۱۹۱۰ دلیل اصلی شروع انقلاب مکزیک بود. پیش از آن در دوران حکومت پورفیریو دیاس، مردم از جمله زاپاتا از فساد و زمین خواری او ناراضی بودند. اختلاف در انتخابات باعث شد، زاپاتا با رقیب دیاس یک سیاستمدار به نام فرانسیسکو مادرو همکاری کرده و دولت دیاس را سرنگون کند، اما بعدها به دلیل ناتوانی مادرو در اداره دولت، روابط آن دو به تیرگی گرایید و زاپاتا از او جدا شد و حرکت خود را برای اصلاحات ارضی از سر گرفت؛ او تا آخر عمر دست از مبارزه برنداشت. نهایتا بعد از سالها فرار از دست دشمنان و مخالفان خود در سال ۱۹۱۶ در یک نقشه پلید بعد از تظاهر به این که میخواهند در حرکت با او همراه شوند، وی را به شهر چینامکا دعوت و ترور کردند. بدن بیجان زاپاتا به شهر کواوتلا برده شد تا مرگ زاپاتا ثابت شود. گفته میشود به مردانی که زاپاتا را کشتند، تنها نیمی از آنچه به آنها وعده داده شده بود پرداخت شد. فیلم زنده باد زاپاتا بر اساس سرگذشت وی ساخته شده است.
تست الاسدی روی سربازان آمریکا
ال اس دی امروز به عنوان یک مخدر شناخته میشود، اما پیش از آنکه این دارو از آزمایشگاههای سری سیآیای خارج و تبدیل به یک قرص روانگردان بازاری شود، طی یک عملیات سری به نام «امکی-اولترا» از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۴ توسط سیآیای روی صدها نظامی و غیر نظامی بی خبر آزمایش میشد. پیش از آنکه اسناد و مدارک این عملیات منتشر شود، افرادی که راجع به آن حرف میزدند، دیوانه شمرده میشدند. اما حقیقت این بود که سیآیای با روشهای غیر اخلاقی چون فریب مردم غیرنظامی توسط فاحشهها یا مامورین عملیاتی که مخفیانه دارو را در نوشیدنیهای مردم میریختند، بدون اطلاع مردم روی آنها آزمایشهای دارویی انجام میدادند. آزمایش ایاسدی توسط سیآیای بر این باور شروع شد که چین، روسیه و کره شمالی از الاسدی برای شست و شوی مغزی سربازان آمریکایی استفاده میکنند و سیآیای نمیخواست، از غافله عقب بماند. این ویدئوی محرمانه که سالها بعد منتشر شد، یکی از این آزمایشها را به تصویر کشیده است.
تصاویری از زندگی و اعدام موسولینی
موسولوینی دیکتاتور ایتالیا، یکی از چهرههایی است که به اندازه هیتلر مورد توجه قرار نگرفته است. سخنرانی بنیتو موسولینی در ۲۶ مارس ۱۹۳۹ در ایتالیا در توضیح دلایل اختلافات با فرانسه و تحریک مردم به جنگ است. در این سخنرانی، میزان تسلط و احاطه یک دیکتاتور به افکار شسته شده مردم روشن میشود؛ مردمی که به زندگی مرفه، افتخار و پاداش قاطعانه و با صدایی رسا "نه" میگویند و اطاعت و فرمانبرداری بدون مرز و کور خود را با افتخار تقدیم هوسهای زورگویانه یک دیکتاتور میکنند. بنیتو موسولینی ۴:۱۰ بعد از ظهر روز ۲۸ آوریل کنار در ویلا دلموند پشت به دیوار به ضرب گلوله اعدام شد؛ بدون افتخار، بدون دادگاه، بدون اینکه جمعیتی شاهد اجرای این حکم باشند. سپس جنازه او و چند تن از فاشیستهای اعدام شده به جنوب میلان برده شده و همانجایی که ۱۵ پارتیزان در آگوست ۱۹۴۴ در آنجا اعدام شده بودند رها شد. بدن پارتیزانها برای دید عموم در همانجا رها شده بود. خیلی زود مردم زیادی دور اجساد جمع شدند، مردم به جنازهها تف و شلیک کردند، به آنها لگد زدند و روی آن ادرار کردند. چهره موسولینی از شدت ضربات ترکیب خود را از دست داده بود. اجساد آنها به گیره قصابی بسته و سر و ته ساختار فلزی نیمه ساخته یک پمپبنزین آویزان شد. از زمان قرون وسطی سر و ته آویزان کردن اجساد مردم خاطی در ایتالیا، نمادی از شرارت شخص اعدامی به حساب میآمده است. اما در این مورد، دلیل این کار حفاظت اجساد موسولینی و دیگران از دست مردم عصبانی و خارج از کنترل بود. ویدیو این واقعه را در تابناک ببینید.